روز به روز استوار تر می شوی، هم در خودم هم در همه، برای من. وسواسهایم شکل نویی به خود گرفته و رو در روییام با دنیا. حالاها که سر به سر آن سر سنگم نمیگذاری و حرمتها را میشناسی، یک دستی وجودت همان زیبایی زن است برای من. قدم میگذارم راه به راه با تو و خواستنیهایت را زود میخواهم به اندازهی خدا. حالا که کدخدای خانه هم بودنت را باور دارد و حضور اهلیات در هر اتاق خانه مان جاریست. خوش ترم آن است که در آغوشت گیرم و برایت سوگندی ابدی یاد کنم. مومنتر شوم و نماز پایبندیام را چاق زمان کنم. و دل دریاییت را غریقی همیشگی باشم.